
بررسی رابطه هوش موفق وخود ناتوان سازی تحصیلی و نقش میانجی سرسختی روانشناختی در دانش آموزان دخترمتوسطه آموزش وپرورش جلفا
دوره 7، شماره 73، تیر 1403، صفحات 112 - 123
1 کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، اداره آموزش و پرورش ناحیه پنج تبریز
2 سطح تحصیلی دو فقه و اصول، اداره آموزش و پرورش ناحیه پنج تبریز
3 کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی، آموزش و پرورش شهرستان شبستر
4 کارشناسی شیمی، اداره آموزش و پرورش شهرستان تبریز
5 کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، اداره آموزش و پرورش شهرستان شاهین شهر
چکیده :
خود ناتوان سازی به عنوان شکلی از رفتارهای اجتنابی به طور واضح به کاهش و تخریب عملکرد فرد منجر می شود و سرسختی روانشناختی و هوش موفق در سلامت روانی و رفتار به هنجار نقش دارد و دانش¬آموزی که در این متغیرها خوب نباشد در تشخیص هیجانات با مشکل روبرو می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش موفق وخود ناتوان سازی تحصیلی و نقش میانجی سرسختی روانشناختی در دانش آموزان دخترمتوسطه آموزش وپرورش اهر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری مطالعه حاضر را از دانش آموزان دختر متوسطه آموزش و پرورش اهر بوده و برای نمونه¬گیری روش نمونه گیري تصادفی طبقه¬ای نسبتی استفاده شد. بدین ترتیب تعداد نمونه آماری 235 نفر متوسطه اول و 165 نفر متوسطه دوم، (مجموعاً 400 نفر) انتخاب شد.از ابزارهای پرسشنامه خودناتوانسازی تحصیلی میگلی (۲۰۰۰)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی نجاری و همکاران(1377) و پرسشنامه هوش موفق گریگورنک. و استنبرگ(2002) استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که بین هوش تحلیلی و سرسختی روانشناختی با خودناتوان سازی تحصیلی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد((0.05> p). بین مولفه های هوش عملی و هوش خلاق با خودناتوان سازی تحصیلی رابطه معنادار نبوده است. و همچنین در این پژوهش سرسختی روان شناختی به عغنوان متغیر میانجی با دیگر متغیرها رابطه معنی دار نداشته است. بنابراین متغیرهای هوش و سرسختی روانشناختی پیش¬بینی خود ناتوان سازی تحصیلی را دارند. از یافته های پژوهش مسئولین تربیتی، مشاوران و معلمین و مسئولین که در ارتباط دانش آموزان هستند در زمینه های آموزشی، تربیتی و اتخاذ تصمیمات همیاری و کمک به تقویت متغیرهای پژوهش می توانند مثمرثمر باشند.
خود ناتوان سازی به عنوان شکلی از رفتارهای اجتنابی به طور واضح به کاهش و تخریب عملکرد فرد منجر می شود و سرسختی روانشناختی و هوش موفق در سلامت روانی و رفتار به هنجار نقش دارد و دانش¬آموزی که در این متغیرها خوب نباشد در تشخیص هیجانات با مشکل روبرو می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش موفق وخود ناتوان سازی تحصیلی و نقش میانجی سرسختی روانشناختی در دانش آموزان دخترمتوسطه آموزش وپرورش اهر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری مطالعه حاضر را از دانش آموزان دختر متوسطه آموزش و پرورش اهر بوده و برای نمونه¬گیری روش نمونه گیري تصادفی طبقه¬ای نسبتی استفاده شد. بدین ترتیب تعداد نمونه آماری 235 نفر متوسطه اول و 165 نفر متوسطه دوم، (مجموعاً 400 نفر) انتخاب شد.از ابزارهای پرسشنامه خودناتوانسازی تحصیلی میگلی (۲۰۰۰)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی نجاری و همکاران(1377) و پرسشنامه هوش موفق گریگورنک. و استنبرگ(2002) استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که بین هوش تحلیلی و سرسختی روانشناختی با خودناتوان سازی تحصیلی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد((0.05> p). بین مولفه های هوش عملی و هوش خلاق با خودناتوان سازی تحصیلی رابطه معنادار نبوده است. و همچنین در این پژوهش سرسختی روان شناختی به عغنوان متغیر میانجی با دیگر متغیرها رابطه معنی دار نداشته است. بنابراین متغیرهای هوش و سرسختی روانشناختی پیش¬بینی خود ناتوان سازی تحصیلی را دارند. از یافته های پژوهش مسئولین تربیتی، مشاوران و معلمین و مسئولین که در ارتباط دانش آموزان هستند در زمینه های آموزشی، تربیتی و اتخاذ تصمیمات همیاری و کمک به تقویت متغیرهای پژوهش می توانند مثمرثمر باشند.
کلمات کلیدی :
خود ناتوان سازی تحصیلی، هوش موفق، سرسختی روانشناختی، دانش آموز
خود ناتوان سازی تحصیلی، هوش موفق، سرسختی روانشناختی، دانش آموز
-
303
-
11
-
1402/10/04
-
1403/02/16
-
1403/04/31