دوره 6، شماره 66، آذر 1402، صفحات 24 - 32
نویسندگان : حمیدطاهر نشاط دوست * و حمیده قاضی

چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش هدف گذاری مبتنی بر تئوری انتخاب بر توانایی تصمیم گیری، اهمال کاری و مسئولیت پذیری دانشجویان دختر با علائم افسردگی پرداخته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دختر شهراصفهان بود که از بین آنها، تعداد 30 نفر با علائم افسردگی با استفاده از مقیاس افسردگی بک ویرایش دوم ((BDI-II انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت شش جلسه تحت آموزش هدف گذاری براساس تئوری انتخاب قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. آزمودنی‌های هر دو گروه قبل و بعد از انجام مداخله با پرسشنامه‌های اهمال کاری تاکمن (2001)، آزمون MEPS برای سنجش توانایی تصمیم گیری و پرسشنامه مسئولیت پذیری گاف مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و کنترل در مؤلفه‌های مسئولیت پذیری، اهمال کاری و تصمیم گیری تفاوت معناداری وجود دارد و افراد گروه آزمایش در مقایسه با افراد گروه کنترل نمرات بیشتری در مؤلفه‌های مسئولیت پذیری و تصمیم گیری و نمرات کمتری در مؤلفه ا.همال کاری کسب کرده‌اند. با توجه به نتایج به دست آمده می‌توان گفت که آموزش هدف گذاری مبتنی بر تئوری انتخاب می‌تواند مداخله موثری برای بهبود توانایی تصمیم گیری، اهمال کاری و مسئولیت پذیری در دانشجویان دختر با علائم افسردگی باشد.

کلمات کلیدی :
نظریه انتخاب، هدف گذاری، افسردگی، اهمال کاری، تصمیم گیری، مسئولیت پذیری.


مشاهده مقاله
220
دانلود
0
تاریخ دریافت
۱۳ آبان ۱۴۰۲
تاریخ ریوایز
۱۹ آذر ۱۴۰۲
تاریخ پذیرش
۰۲ دی ۱۴۰۲