دوره 2، شماره 16، مهر 98، صفحات 26 - 41
نویسندگان : حکیمه رنجبر *

چکیده :
هر صمیمیت یک نیاز واقعی است که ریشه های تحولی خاصی دارد و از نیاز بنیادی تر به نام دلبستگی نشأت می گیرد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر رابطه هوش عاطفی، خوداثربخشی، خودارزشمندی و نشاط روانی با تعامل اجتماعي دانش آموزان بود. روش اين پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. در اين پژوهش جامعه آماري كليه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بوشهر در سال 1397 بودند كه تعداد آنها حدود 3000 نفر است. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه اي چند مرحله اي و برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد 360 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم متوسطه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه نشاط روانی آرگایل(1989) ، هوش عاطفی برادبری و گریوز(1999)، تعامل اجتماعی الكسيس جي و اكر و ليندا تامپسون(1999)و خوداثربخشی مورگان-جینکز (1999) می باشد. نتايج پژوهش با استفاده از روش هاي آماري ضريب همبستگي و رگرسيون نشان دادند که بین هوش عاطفی با تعامل اجتماعي در دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین خوداثربخشی با تعامل اجتماعي در دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری مشاهده می‌شود. بین خودارزشمندی با تعامل اجتماعي در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می‌شود. بین نشاط روانی با تعامل اجتماعي در دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری مشاهده می‌شود. متغیرهای نشاط روانی، خودارزشمندی، خوداثربخشی و هوش عاطفی به ترتیب پیش بینی کننده تعامل اجتماعي در دخ دانش آموزان می‌باشند.

کلمات کلیدی :
تعامل اجتماعي، هوش عاطفی، خوداثربخشی، خودارزشمندی و نشاط روانی