واکاوی کیفی علل ضعف نسبی دانشجومعلمان رشتهی علوم تربیتی نسبت به رشتههای دبیری دربین دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان خواجهنصیر کرمان
دوره 2، شماره 11، اردیبهشت 98، صفحات 21 - 28
نویسندگان : امیر صدرا اسدی خانوکی * و رضا صابری و ویدا اندیشمند و نجمه حاجی پور
چکیده :
رشتهی علوم تربیتی از جمله رشتههای اساسی و مهم در دانشگاه فرهنگیان است.این رشته ازاین جهت اهمیت دارد که دانشجو معلمان را برای ورود به حرفه معلمیدوره ابتدایی آماده میکند. هدفاین پژوهش بررسی علل ضعف نسبی دانشجویان رشتهی علوم تربیتی، نسبت به دانشجویان دبیری در دانشگاه فرهنگیان خواجه نصیر طوسی کرمان میباشد. روشاین پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است.یافتهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمدند. دراین تحقیق جامعه آماری سه دانشجوی رشتهی علوم تربیتی و دوازده دانشجوی رشتههای دبیری بودند.یافتههایاین پژوهش شامل سه مضمون اصلی کار و شرایط، نظام آموزشی و واحدهای ارائه شده برای رشتهی علوم تربیتی و همچنین مضمون دیگراین پژوهش، فعال نبودن دانشجویان رشتهی علوم تربیتی میباشد. در مضمون کار و شرایط، دو مقوله جایگاه و کلاس و تدریس همه دروس درنظر گرفته شده. در مضمون نظام آموزشی، مقولههای عدم توجه نظام آموزشی به درس خواندن دانشجویان، سخت بودن رشتههای دبیری و آسان بودن رشته علوم تربیتی وهمچنین عدم استفاده درسهای کاربردی و عملی در رشتهی علوم تربیتی بررسی شدهاست. همچنین در مضمون مشارکت دانشجومعلمان رشتهی علوم تربیتی، به مقولههای عدم فعالیت در کلاسهای درسی دانشگاه، تشکلهای دانشجویی و برنامههای فرهنگی مورد توجه قرار گرفتهاست. پژوهشگر با تحلیلیافتهها به نتایجی دستیافته است،این نتایج عبارت اند از:یکی از نقاط ضعف نسبی در بین دانشجویان رشته علوم تربیتی تدریس دروس ریاضی و علوم دوره ابتدایی است؛ بنابراین واحدهای اساسی و مهمیمثل آموزش ریاضی و آموزش علوم تجربی در برنامه درسی رشتهی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان خیلی کم است و لازم است که حداقل ۱۰ واحد درسی برای هر کدام ازاین دروس در برنامه درسی گنجانده شود.
رشتهی علوم تربیتی از جمله رشتههای اساسی و مهم در دانشگاه فرهنگیان است.این رشته ازاین جهت اهمیت دارد که دانشجو معلمان را برای ورود به حرفه معلمیدوره ابتدایی آماده میکند. هدفاین پژوهش بررسی علل ضعف نسبی دانشجویان رشتهی علوم تربیتی، نسبت به دانشجویان دبیری در دانشگاه فرهنگیان خواجه نصیر طوسی کرمان میباشد. روشاین پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است.یافتهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمدند. دراین تحقیق جامعه آماری سه دانشجوی رشتهی علوم تربیتی و دوازده دانشجوی رشتههای دبیری بودند.یافتههایاین پژوهش شامل سه مضمون اصلی کار و شرایط، نظام آموزشی و واحدهای ارائه شده برای رشتهی علوم تربیتی و همچنین مضمون دیگراین پژوهش، فعال نبودن دانشجویان رشتهی علوم تربیتی میباشد. در مضمون کار و شرایط، دو مقوله جایگاه و کلاس و تدریس همه دروس درنظر گرفته شده. در مضمون نظام آموزشی، مقولههای عدم توجه نظام آموزشی به درس خواندن دانشجویان، سخت بودن رشتههای دبیری و آسان بودن رشته علوم تربیتی وهمچنین عدم استفاده درسهای کاربردی و عملی در رشتهی علوم تربیتی بررسی شدهاست. همچنین در مضمون مشارکت دانشجومعلمان رشتهی علوم تربیتی، به مقولههای عدم فعالیت در کلاسهای درسی دانشگاه، تشکلهای دانشجویی و برنامههای فرهنگی مورد توجه قرار گرفتهاست. پژوهشگر با تحلیلیافتهها به نتایجی دستیافته است،این نتایج عبارت اند از:یکی از نقاط ضعف نسبی در بین دانشجویان رشته علوم تربیتی تدریس دروس ریاضی و علوم دوره ابتدایی است؛ بنابراین واحدهای اساسی و مهمیمثل آموزش ریاضی و آموزش علوم تجربی در برنامه درسی رشتهی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان خیلی کم است و لازم است که حداقل ۱۰ واحد درسی برای هر کدام ازاین دروس در برنامه درسی گنجانده شود.
کلمات کلیدی :
علوم تربیتی، ضعف نسبی، تدریس، فعالیتهای فرهنگی، کلاس درس
علوم تربیتی، ضعف نسبی، تدریس، فعالیتهای فرهنگی، کلاس درس
مشاهده مقاله
1,207
دانلود
0