پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان بر اساس مولفه های نظام ارزشی در نوجوانان دبیرستانی دوره متوسطه دوم
دوره 6، شماره 64، مهر 1402، صفحات 116 - 132
نویسندگان : ناهید بحرینی * و لیلا سعیدی نژاد و محمد حسن عموشاهی
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مولفه های نظام ارزشی (ارزش های نظری، اقتصادی، هنری، اجتماعی، سیاسی و دینی) با رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان دبیرستانی دوره دوم شهرستان کهنوج استان کرمان بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، بنیادی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان کهنوج استان کرمان در سال تحصيلي1400- 1401 بودند که از میان آنها تعداد 260 نفر به شيوه نمونه گيري خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه نظام ارزشی آلپورت و همکاران (1962) و پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان سانسون و همکاران (1998) بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل t مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری (گام به گام) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. نتایج نشان داد: میانگین نظام ارزشی نظری و سیاسی در پسرها بیشتر از دخترها (001/0p<)؛ میانگین نظام ارزشی هنری و دینی در دخترها بیشتر از پسرها (000/0p<)؛ و میانگین نظام ارزشی اقتصادی و اجتماعی آنها تفاوت معناداری نداشت، همچنین میانگین رفتارهای خودآسیب رسان در پسرها بیشتر از دخترها بود. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد از میان مولفه ی نظام ارزشی، مولفه های دینی (706/0β=- ,000/0p<)، اجتماعی (142/0-β= ,002/0p<) و اقتصادی (125/0-β= ,009/0p<) به ترتیب بیشترین تاثیر را در پیش بینی گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان در بین دانش آموزان متوسطه دوم دارا هستند. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده؛ مولفه های نظام ارزشی با احتمال وقوع رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان مرتبط بوده و لازم است که در تدوین برنامه های مداخله ای و پیشگیرانه مورد توجه قرار گیرند.
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مولفه های نظام ارزشی (ارزش های نظری، اقتصادی، هنری، اجتماعی، سیاسی و دینی) با رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان دبیرستانی دوره دوم شهرستان کهنوج استان کرمان بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، بنیادی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان کهنوج استان کرمان در سال تحصيلي1400- 1401 بودند که از میان آنها تعداد 260 نفر به شيوه نمونه گيري خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه نظام ارزشی آلپورت و همکاران (1962) و پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان سانسون و همکاران (1998) بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل t مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری (گام به گام) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. نتایج نشان داد: میانگین نظام ارزشی نظری و سیاسی در پسرها بیشتر از دخترها (001/0p<)؛ میانگین نظام ارزشی هنری و دینی در دخترها بیشتر از پسرها (000/0p<)؛ و میانگین نظام ارزشی اقتصادی و اجتماعی آنها تفاوت معناداری نداشت، همچنین میانگین رفتارهای خودآسیب رسان در پسرها بیشتر از دخترها بود. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد از میان مولفه ی نظام ارزشی، مولفه های دینی (706/0β=- ,000/0p<)، اجتماعی (142/0-β= ,002/0p<) و اقتصادی (125/0-β= ,009/0p<) به ترتیب بیشترین تاثیر را در پیش بینی گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان در بین دانش آموزان متوسطه دوم دارا هستند. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده؛ مولفه های نظام ارزشی با احتمال وقوع رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان مرتبط بوده و لازم است که در تدوین برنامه های مداخله ای و پیشگیرانه مورد توجه قرار گیرند.
کلمات کلیدی :
رفتارهای خودآسیب رسان، نظام ارزشی، نوجوانان
رفتارهای خودآسیب رسان، نظام ارزشی، نوجوانان
مشاهده مقاله
358
دانلود
0
تاریخ دریافت
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
تاریخ ریوایز
۱۶ مهر ۱۴۰۲
تاریخ پذیرش
۰۲ آبان ۱۴۰۲