مراحل تحول معنوی و درک مفهوم خدا در کودکان و نوجوانان 7 تا 14 ساله
دوره 2، شماره 13، تیر 1398، صفحات 67 - 82
نویسندگان : فرزانه معتمدی * و باقر غباری بناب
چکیده :
خدا بهعنوان يك مفهوم، میتواند تحول و شکلگیری دینداری شخصي افراد را تعيين كند. يکي از شرايط اساسي موفقيت در آموزش مفهوم خدا به کودکان، آشنايي با مراحل تحول معنوی کودک است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط تحول شناختی، سن، جنس و وضعیت اقتصادی و اجتماعی کودکان و نوجوانان با برداشت از مفهوم خدا و یافتن مراحل تحول معنوی در آنها است. پژوهش از نوع پس رویدادی و روش نمونهگیری از نوع بلوکی تصادفی و حجم نمونه 160 نفر از کودکان و نوجوانان منطقه شمال و جنوب تهران که در مدارس ابتدایی و راهنمایی (80 نفر دختر و 80 نفر پسر) حضور داشتند. در این پژوهش از روش بالینی پیاژه (مصاحبه) و آزمون برداشت از مفهوم خدا لارسن (1965) و آزمون نگهداری ذهنی مقدار و وزن استفاده شده است. یافتههای پژوهش شامل دو قسمت یافتههای کمی و کیفی بوده که در یافتههای کمی تحول شناختی، سن و جنس آزمودنیها با برداشت از مفهوم خدا رابطه مثبت و مستقیمی داشت ولیکن شرایط اقتصادی و اجتماعی در آن مؤثر نبود. در بعد یافتههای کیفی، آزمودنیها مفهوم خدا را با متغیرهای تحول شناختی درک میکنند، آموزش و نگرش والدین در برداشت از مفهوم خدا مؤثر است و یافته مختص این پژوهش آن بود که کودکان در راه شناخت خداوند از چهار مرحله عبور مینماید: مرحله عینی (7 الی 8 سالگی)، مرحله بین بینی (9 الی 10 سالگی)، مرحله واقعنگری ( 11 الی 12 سالگی )، و مرحله انتزاعی (13 سالگی به بالا). بحث: یافتههای اين پژوهش میتواند در بررسي و بازبيني آموزش مفهوم خدا به كودكان مفيد واقع شود و ما را در درک بهتر فضای شناختی کودکان یاری دهد. افراد آگاه به مسائل شناختی کودکان و تحول معنوی آنها نهتنها برای برداشتهای انسانگرایانه کودکان از خداوند، دچار نگرانی و واکنش منفی نمیشوند، بلکه میکوشند با بهرهگیری از این تصورات، پلی برای رسیدن به اهداف آموزشی و تربیتی خود بسازند و کودک را در غنیسازی افکار خداشناسیاش یاری دهند.
خدا بهعنوان يك مفهوم، میتواند تحول و شکلگیری دینداری شخصي افراد را تعيين كند. يکي از شرايط اساسي موفقيت در آموزش مفهوم خدا به کودکان، آشنايي با مراحل تحول معنوی کودک است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط تحول شناختی، سن، جنس و وضعیت اقتصادی و اجتماعی کودکان و نوجوانان با برداشت از مفهوم خدا و یافتن مراحل تحول معنوی در آنها است. پژوهش از نوع پس رویدادی و روش نمونهگیری از نوع بلوکی تصادفی و حجم نمونه 160 نفر از کودکان و نوجوانان منطقه شمال و جنوب تهران که در مدارس ابتدایی و راهنمایی (80 نفر دختر و 80 نفر پسر) حضور داشتند. در این پژوهش از روش بالینی پیاژه (مصاحبه) و آزمون برداشت از مفهوم خدا لارسن (1965) و آزمون نگهداری ذهنی مقدار و وزن استفاده شده است. یافتههای پژوهش شامل دو قسمت یافتههای کمی و کیفی بوده که در یافتههای کمی تحول شناختی، سن و جنس آزمودنیها با برداشت از مفهوم خدا رابطه مثبت و مستقیمی داشت ولیکن شرایط اقتصادی و اجتماعی در آن مؤثر نبود. در بعد یافتههای کیفی، آزمودنیها مفهوم خدا را با متغیرهای تحول شناختی درک میکنند، آموزش و نگرش والدین در برداشت از مفهوم خدا مؤثر است و یافته مختص این پژوهش آن بود که کودکان در راه شناخت خداوند از چهار مرحله عبور مینماید: مرحله عینی (7 الی 8 سالگی)، مرحله بین بینی (9 الی 10 سالگی)، مرحله واقعنگری ( 11 الی 12 سالگی )، و مرحله انتزاعی (13 سالگی به بالا). بحث: یافتههای اين پژوهش میتواند در بررسي و بازبيني آموزش مفهوم خدا به كودكان مفيد واقع شود و ما را در درک بهتر فضای شناختی کودکان یاری دهد. افراد آگاه به مسائل شناختی کودکان و تحول معنوی آنها نهتنها برای برداشتهای انسانگرایانه کودکان از خداوند، دچار نگرانی و واکنش منفی نمیشوند، بلکه میکوشند با بهرهگیری از این تصورات، پلی برای رسیدن به اهداف آموزشی و تربیتی خود بسازند و کودک را در غنیسازی افکار خداشناسیاش یاری دهند.
کلمات کلیدی :
تحول معنوی، مفهوم خدا، کودکان و نوجوانان
تحول معنوی، مفهوم خدا، کودکان و نوجوانان
مشاهده مقاله
1,406
دانلود
0