مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدل ماتریکس با و بدون هیپنوتیزم بر وسوسه مصرف بیماران وابسته به - متامفتامین
دوره 5، شماره 48، خرداد 1401، صفحات 202 - 212
نویسندگان : مهدی پوراصغر * و مصطفی رئیسی و ميثم کرد
چکیده :
اين پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدل ماتريكس با و بدون هیپنوتیزم بر ولع مصرف بیماران وابسته به متامفتامین انجام شده است. اين تحقيق از نوع نیمه آزمايشي با طرح پیشآزمون- پسآزمون است. در این پژوهش 26 مرد وابسته به متامفتامین که به صورت غیر تصادفی از بین مراجعین در دسترس انتخاب شدند، به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی 13 نفر قرار داده شدند. این افراد که حداقل 18 ماه از سوءمصرفشان به این ماده میگذشت به مدت دو هفته تحت درمان بستری با داروهای روانپزشکی قرار گرفتند و پسازآن با معیارهای ورود به پژوهش تحت رواندرمانی قرار گرفتند. در گروه آزمایشی 1 درمانجویان به مدت 24 جلسه تحت روان درمانی به شیوه شناختی – رفتاری مدل ماتریکس قرار گرفتند و گروه آزمایشی 2 طی 24 جلسه تحت رواندرمانی ماتریکس هیپنوتیزمی قرار گرفتند. در هر دو گروه بیماران با پرسشنامه سنجش ولع مصرف مواد (DDQ) يك هفته قبل از شروع روان درمانی و همچنین بلافاصله بعد از پایان جلسات مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به كمك روش آماري كوواريانس، کای دو و آزمون U مان - ویتنی براي هر دو گروه مستقل تحليل شدند. يافته ها نشان داد که درمان مدل ماتریکس به طور معناداري در کاهش وسوسه مصرف بیماران وابسته به متامفتامین تحت درمان موثر است همچنین درمان ماتریکس هیپنوتیزمی نیز به طور معناداری در کاهش وسوسه مصرف بیماران وابسته به متامفتامین تحت درمان موثر است و تفاوت متغیر وسوسه مصرف و مولفه های آن بین دو گروه معنادار می¬باشد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی – رفتاری مدل ماتریکس در کنترل ولع مصرف بیماران همزمان با افزوده شدن درمان هیپنوتیزمی افزایش می یابد.
اين پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری مدل ماتريكس با و بدون هیپنوتیزم بر ولع مصرف بیماران وابسته به متامفتامین انجام شده است. اين تحقيق از نوع نیمه آزمايشي با طرح پیشآزمون- پسآزمون است. در این پژوهش 26 مرد وابسته به متامفتامین که به صورت غیر تصادفی از بین مراجعین در دسترس انتخاب شدند، به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی 13 نفر قرار داده شدند. این افراد که حداقل 18 ماه از سوءمصرفشان به این ماده میگذشت به مدت دو هفته تحت درمان بستری با داروهای روانپزشکی قرار گرفتند و پسازآن با معیارهای ورود به پژوهش تحت رواندرمانی قرار گرفتند. در گروه آزمایشی 1 درمانجویان به مدت 24 جلسه تحت روان درمانی به شیوه شناختی – رفتاری مدل ماتریکس قرار گرفتند و گروه آزمایشی 2 طی 24 جلسه تحت رواندرمانی ماتریکس هیپنوتیزمی قرار گرفتند. در هر دو گروه بیماران با پرسشنامه سنجش ولع مصرف مواد (DDQ) يك هفته قبل از شروع روان درمانی و همچنین بلافاصله بعد از پایان جلسات مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به كمك روش آماري كوواريانس، کای دو و آزمون U مان - ویتنی براي هر دو گروه مستقل تحليل شدند. يافته ها نشان داد که درمان مدل ماتریکس به طور معناداري در کاهش وسوسه مصرف بیماران وابسته به متامفتامین تحت درمان موثر است همچنین درمان ماتریکس هیپنوتیزمی نیز به طور معناداری در کاهش وسوسه مصرف بیماران وابسته به متامفتامین تحت درمان موثر است و تفاوت متغیر وسوسه مصرف و مولفه های آن بین دو گروه معنادار می¬باشد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی – رفتاری مدل ماتریکس در کنترل ولع مصرف بیماران همزمان با افزوده شدن درمان هیپنوتیزمی افزایش می یابد.
کلمات کلیدی :
ماتریکس، ولع مصرف، متامفتامین، هیپنوتیزم
ماتریکس، ولع مصرف، متامفتامین، هیپنوتیزم
مشاهده مقاله
446
دانلود
0
تاریخ دریافت
۱۳ مهر ۱۴۰۰
تاریخ ریوایز
۱۸ بهمن ۱۴۰۰
تاریخ پذیرش
۰۶ تیر ۱۴۰۱