پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس رفتارهای کنترل گرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی در زنان تحصیل کرده
دوره 4، شماره 41، آبان 1400، صفحات 92 - 81
نویسندگان : سمیه بابایی و علی زینالی *
چکیده :
هدف تحقیق حاضر پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس رفتارهای کنترلگرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی در زنان تحصیل کرده شاغل شهر ارومیه بود. روش تحقیق حاضر توصیفی-همبستگی بود. همچنین تحقیق حاضر از نوع بنیادی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی زنان تحصیل کرده (دارای مدرک کارشناسی و بالاتر) شهر ارومیه بود که حداقل 5 سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه با N نامشخص 267 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند از ادارجات، دانشگاهها و شرکتهای ارومیه که در آن زنان با حداقل تحصیلات کارشناسی باشند، انتخاب و پرسشنامهها تکمیل شد. مقیاس های اندازه گیری شامل مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (1994)، پرسشنامه قدرتمداری کریستی و جیس (1970)، رفتارهای کنترل گرایانه زن و شوهر گراهام- کوان و آرچر (2005)، مقياس فردگرايي-جمع گرايي هيويي (1988) بود. به منظور پاسخ گویی به فرضیه های تحقیق از آزمون همبستگی و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رفتارهای کنترل گرایانه، قدرتطلبی و استقلال خواهی با طلاق عاطفی زنان تحصیل کرده شاغل رابطه معنیدار و مثبتی وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج جدول، کنترل اقتصادی توان پیشبینی 248% و کنترل تهدیدآمیز توان پیش بینی 161% از تغییرات طلاق عاطفی را دارند. به طور کلی نتایج نشان داد که از طریق رفتارهای کنترل گرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی میتوان طلاق عاطفی را پیشبینی کرد و برای کاهش طلاق عاطفی لازم است که رفتارهای کنترلگرایانه، قدرتطلبی و استقلال خواهی مورد مداخله به موقع قرار گیرد.
هدف تحقیق حاضر پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس رفتارهای کنترلگرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی در زنان تحصیل کرده شاغل شهر ارومیه بود. روش تحقیق حاضر توصیفی-همبستگی بود. همچنین تحقیق حاضر از نوع بنیادی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی زنان تحصیل کرده (دارای مدرک کارشناسی و بالاتر) شهر ارومیه بود که حداقل 5 سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه با N نامشخص 267 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند از ادارجات، دانشگاهها و شرکتهای ارومیه که در آن زنان با حداقل تحصیلات کارشناسی باشند، انتخاب و پرسشنامهها تکمیل شد. مقیاس های اندازه گیری شامل مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (1994)، پرسشنامه قدرتمداری کریستی و جیس (1970)، رفتارهای کنترل گرایانه زن و شوهر گراهام- کوان و آرچر (2005)، مقياس فردگرايي-جمع گرايي هيويي (1988) بود. به منظور پاسخ گویی به فرضیه های تحقیق از آزمون همبستگی و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رفتارهای کنترل گرایانه، قدرتطلبی و استقلال خواهی با طلاق عاطفی زنان تحصیل کرده شاغل رابطه معنیدار و مثبتی وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج جدول، کنترل اقتصادی توان پیشبینی 248% و کنترل تهدیدآمیز توان پیش بینی 161% از تغییرات طلاق عاطفی را دارند. به طور کلی نتایج نشان داد که از طریق رفتارهای کنترل گرایانه، قدرت طلبی و استقلال خواهی میتوان طلاق عاطفی را پیشبینی کرد و برای کاهش طلاق عاطفی لازم است که رفتارهای کنترلگرایانه، قدرتطلبی و استقلال خواهی مورد مداخله به موقع قرار گیرد.
کلمات کلیدی :
طلاق عاطفی، رفتارهای کنترلگرایانه، قدرت طلبی، استقلالخواهی، زنان تحصیلکرده شاغل
طلاق عاطفی، رفتارهای کنترلگرایانه، قدرت طلبی، استقلالخواهی، زنان تحصیلکرده شاغل
مشاهده مقاله
698
دانلود
0